انتخاب اسم یکی از بزرگترین و اولین مسئولیتی است که بر عهده والدین گذاشته می شود. در ین مقاله به اهمیت این موضوع اشاره می کنیم.
اسم نامناسب چه تاثیری بر روی افراد می گذارد؟
انتخاب اسم مناسب تاثیر بسزایی در شکلگیری شخصیت افراد دارد؛ انتخاب اسم نامناسب حتی میتواند باعث سرخوردگی، گوشهگیری و انزوای فرد شود.
ابهری، رفتارشناس، با بیان اینکه انتخاب نام برای فرزندان توسط والدین یکی از اصلیترین حقوق آنها است، گفت: انتخاب اسم نقش بسیار مهمی در زندگی، سرنوشت و آینده افراد دارد. اسم یکی از فرآیندهایی است که تا پایان عمر و حتی بعد از آن نیز همراه با فرد میماند، بنابراین در انتخاب آن باید دقت و توجه کافی مبذول شود.
اسامی انتخاب شده باید خوش الحان با بیانی ساده باشد و مورد تمسخر کودکان نیز قرار نگیرد. در حقیقت نباید اسامی دشوار، مغایر با فرهنگ و آئین برای کودکان انتخاب شود. زیرا در دوران تحصیل به خصوص در دوران دبستان صدا کردن و خطاب فرد دشوار بوده و ممکن است باعث تمسخر وی شود.
اسامی باید بر اساس باورها، فرهنگ، عرف و سنتهای خانوادگی و اجتماعی انتخاب شوند و برای افرادی که حامل آن اسامی هستند، غرور و شخصیت خاصی را فراهم آورد. اسامی باید دارای عناوین مذهبی یا فرهنگی بوده تا برای اشخاص شخصیت و فضای فرهنگی ایجاد کند. همچنین برخی از اسامی نه تنها هنگام خطاب، دشوار، ناموزون و ناهماهنگ است؛ بلکه مغایر با معیارهای ارزشی و فرهنگی ما هستند. بنابراین اسم یکی از موضوعاتی است که در زندگی هر کس نقش مهمی داشته و والدین نیز هنگام انتخاب نباید گرفتار مسائل غیرفرهنگی و غیرارزشی و غیرسنتی شوند.
برخی از افراد از اسم خود خجالت میکشند و هنگامی که بزرگتر میشوند، اسم خود را تعویض میکنند،این گونه اشخاص دو اسمی هستند؛ یعنی در شناسنامه اسم دیگری داشته و در خانه و جامعه به نام دیگری خطاب میشوند که در نهایت دچار تضاد شخصیت و دوگانگی میشوند؛ زیرا یک اسم برای هر فرد کافی است.
اسم نباید شکسته شود؛ زیرا برخی از افراد اسامی دیگران را به خاطر دشواری در صدا کردن و تلفظ به بخشهای مختلف تقسیم کرده و میشکنند. بنابراین اسم اثر بسیار مهمی بر شخصیت افراد داشته و یکی از معیارهای ارزشیابی فرهنگی و اخلاقی افراد نیز خواهد بود. در حقیقت انتخاب اسامی برای فرزندان باید تابع معیارهای فرهنگی، اخلاقی و دینی ما باشد.
والدین نباید در فضای زمانی گرفتار شوند؛ زیرا انتخاب اسم فقط امروز یا روز تولد فرد نیست، گاهی شخصیتهایی در دوران تولد کودک وجود دارند که شناخته شده و معروفند و آنها اسامی این افراد را برای فرزندانشان انتخاب میکنند و بعد از چند سال آن شخص دچار گمنامی میشود. بنابراین اسامی رهبران دینی، شخصیتهای فرهنگی اصیل ایرانی میتواند نامهای بسیار خوبی برای فرزندان باشد.
برخی افراد اسم فرزندانشان را اسکندر و چنگیز میگذارند در حالی که این افراد در تاریخ دشمنان ما بودند و به نظر از لحاظ رفتاری تاثیر منفی بر شخصیت افراد خواهد گذاشت، اسم از نظر رفتاری دارای بار روانی و عاطفی برای اشخاص است؛یعنی اسامی مذهبی میتوانند در سرنوشت افراد نیز دخالت کنند. همچنین اسم اثر روانی سنگینی بر روی افراد دارد؛ به عبارت دیگر اسم نامناسب در زمان کودکی باعث میشود فرد مورد تمسخر قرار گیرد و به انزوا برود.در حقیقت اسم نامناسب میتواند باعث سرخوردگی، گوشهگیری و انزوای فرد شود.
همهی پدر و مادرها میخواهند به فرزندانشان کمک کنند رشد خوبی داشته باشند، شاد باشند و انسانهای لایقی به بار بیایند. اما متاسفانه هنوز دستورالعمل کاملا قطعی که چنین نتایجی را تضمین کند تدوین نشده است.
در بیشتر موارد والدین باید یاد بگیرند در مسیری که در پیش دارند چه راهکارهایی جواب میدهد، اما اغلب در این مسیر پرپیچ و خم، اشتباهاتی هم وجود دارد که باعث خستگی و نگرانی پدر و مادرها میشود.
اما چیزهایی وجود دارد که میتوانید برای افزایش احتمال پرورش فرزندانی موفق انجام دهید. درادامه برایتان میگوییم چه تغییرات سادهای میتوانید در عادتهای خود به عنوان پدر و مادر ایجاد کنید که مهارتهای فرزندان را رشد داده و زندگی بهتری برایشان فراهم کنید. عادتهایی که ویژگیهای تقریبا مشترک والدین موفق است.
به بچهها مسئولیت میدهند
اغلب وسوسه میشوید که تمام کارهای خانه را خودتان انجام دهید، شما سرعت بیشتری دارید و بهتر از پس کارهای بر میآیید و مجبور نیستید به هیچکس دیگری یاد بدهید چطور این کارها را انجام بدهد، اما درست مانند مَثل معروفی که میگوید اگر میخواهی شکم کسی را یک روز سیر کنی به او ماهی بده ولی اگر میخواهی یک عمر شکم او را سیر کنی ماهیگیری یادش بده، زمانی که شما الان برای فرزندانتان صرف میکنید تا نحوهی انجام کارها را یاد بگیرند، پاداش و نتیجهای بلند مدت خواهد داشت.
از سنین پایین کودکتان شروع کنید و در کارهایی که میتواند با شما مشارکت داشته باشد از او کمک بگیرید. میتوانید از کودک دو سالهتان برای غذا دادن به حیوانات خانگیتان کمک بگیرید. فرزند هشت سالهی شما میتواند زمین را تمیز کند، جارو بکشد و لباسهای شسته شده را تا کند. با بالاتر رفتن سن فرزندتان میتوانید کارهای پیچیدهتری را به او محول کنید.
برای بچهها کتاب میخوانند
کتاب خواندن برای بچهها کاری است که حتی والدین شاغل هم میتوانند انجام دهند. کتاب خواندن برای فرزندتان، تاثیرات ماندگار هم برای شما و هم برای کودکتان دارد. با این کار میتوانید کیفیت زمان با هم بودنتان را بالا ببرید چون فرزندتان میداند که در این هنگام، تمام تمرکز و حواس پدر یا مادرش فقط معطوف به اوست. کتاب خواندن برای فرزندتان به نفع مهارتهای خواندنی او در مدرسه نیز خواهد بود.
تحقیقات نشان داده بچههای ۴ تا ۵ سالهای که سه تا پنج بار در هفته برایشان کتاب خوانده میشود، نسبت به سایر همسالان خود، تیزفهمتر هستند.
کمکشان میکنند فرصتهایی برای داوطلب شدن پیدا کنند
وقتی بچهها برای انجام کاری داوطلب میشوند یاد میگیرند کمتر خودخواهانه فکر کنند. بچهها به طور طبیعی نمیدانند چطور به افراد بیرون از خانوادهی خود توجه و کمک کنند، مگر اینکه شما فرصتهایی برای همدلی و همکاری برایشان فراهم کنید.
ویژگیهای والدین موفق
کتاب خواندن برای فرزندتان، تاثیرات ماندگار هم برای شما و هم برای کودکتان دارد
اگر فرد ناتوانی در خیابان برای انجام کاری نیاز به کمک دارد و فرزندتان از پس این کار بر میآید تشویقش کنید تا این کار را انجام بدهد. گروهها و انجمنهایی در بیمارستانها هستند که برای کمک به کودکان بیمار طی برنامههای مشخصی از همسالانشان کمک میگیرند، فرزندتان را با این فرصتها آشنا کنید و فرصت داوطلب شدن برای کمک کردن را به آنها بدهید.
به آنها پس انداز کردن را یاد میدهند
عادت دادن به پس انداز کردن را باید از سنین پایین شروع کنید. والدین باید به بچهها یاد بدهند که ۲۵ درصد از پول توجیبیشان را پس انداز کنند. وقتی بزرگتر شدند و دریافت منظمی از پول داشتند، آنها را به بانک ببرید تا با افتتاح حساب پس انداز، خودشان پس انداز کردن را تجربه کنند و این برایشان تبدیل به یک عادت همیشگی بشود. وقتی دوست دارند یک چیز بزرگ بخرند، به جای اینکه تمام مبلغ را در اختیارشان بگذارید با کمک خودش برنامهای ترتیب دهید تابا پس انداز کردن مبالغ بیشتر بعد از مدتی مشخص، خودش توانایی خرید چیزی را که میخواهد به دست بیاورد. آنها باید ارزش پولی را که به دست میآورند و زمانی را که صرف پس انداز آن میکنند درک کنند.
تشویقشان میکنند هر روز ورزش کنند
یاد گرفتن اینکه چطور از ورزش کردن میتوان لذت برد، درست مانند لذت بردن از خوردن سبزیجات، به راحتی ممکن نیست. اما اگر شما به بچهها کمک کنید از همان کودکی از ورزش کردن لذت ببرند، این عادت را با خود به دوران نوجوانی و جوانی و بزرگسالی هم خواهد برد. آنها را در کلاسهای ورزشی ثبت نام کنید و اجازه بدهید عضو کلوپهای ورزشی بشوند. هر شب قبل از شام چند دقیقه وقت بگذارید و با هم یک فعالیت ورزشی در حیاط یا پارک نزدیک خانه انجام دهید.
کمکشان میکنند اهداف کوتاه مدت و بلند مدت تعیین کنند
اهداف هم مانند مسئولیتها متناسب با رشد و بالا رفتن سن بچهها، پیچیدهتر و بزرگتر میشوند. وقتی بچهها کوچک هستند به آنها کمک کنید راندن سه چرخه یا پس انداز برای خریدن یک اسباب بازی مورد علاقه را برای خود هدف در نظر بگیرند.
بچههای بزرگتر میتوانند برای خریدن اتومبیل، ورود به دانشگاه یا یک سفر تفریحی پس انداز کنند. این هدفها به آنها کمک خواهد کرد به آینده هم فکر کنند نه فقط به چیزی که در همین لحظه میگذرد. هدف تعیین کردن و برای رسیدن به آن تلاش کردن به آنها یاد میدهد ارزش تحمل برای برآورده شدن خواستهها را یاد بگیرند. مثلا، اگر فرزندتان انتخاب کند که هر روز شکلات نخرد، به چیزی خواهد رسید که بسیار شیرینتر و لذتبخشتر از مزه کردن شیرینی شکلات است.
یادشان میدهند که ارتباط همیشگی با خانوادهشان را حفظ کنند
بچهها با بزرگتر شدن، احساس استقلال طلبی بیشتری پیدا کرده و دوست دارند وابستگیها به خانواده را کمتر کنند. این یک تحول طبیعی و مثبت است. اما باید این را بدانند که با مستقل شدن، همچنان به راهنماییها و نظارت والدین خود نیاز دارند، مخصوصا وقتی پای اینترنت و رسانههای اجتماعی و وسایل خطرناک به میان میآید.
یشتردوستیها آنقدر طبیعی ایجاد میشوند که نمیفهمید کی و چگونه شروع شدند. با این حال، گاهی میخواهید با شخص جدیدی طرح دوستی بریزید یا برای رفقای کنونیتان دوست بهتری باشید. برای آنکه به شما از این نظر کمک کنیم، تحقیقات روانشناسی را گشتیم تا راهبردهایی علمی بیابیم مردم را به دوست داشتنتان وادارید. ادامه مطلب را بخوانید تا دریابید چگونه با سرعت بیشتری رابطهی بهتری ایجاد کنید.
این به روزرسانی مقالهای است که نسخهی اولیهی آن توسط مگی ژانگ نوشته شده است. در ادامه با ۱۷ ترفند روانشناسی آشنا خواهید شد که با استفاده از آن های می توانید فورا دیگران را به خودتان علاقه مند کنید. ترفند روانشناسی ۱: از آنها تقلید کنید
این ترفند روانشناسی راهبرد منعکس کردن نامیده میشود، و شامل تقلید ماهرانهی رفتار شخص دیگر است. هنگام صحبت کردن با یک نفر سعی کنید زبان بدن، ژستها، و حالات چهرهی او را تقلید کنید.
در ۱۹۹۹ محققان دانشگاه نیویورک، اثر ” آفتابپرست ” را ثبت کردند که وقتی رخ میدهد که آدمها به صورت ناخودآگاه رفتار یکدیگر را تقلید میکنند، و این تقلید دوست داشتن را تسهیل میکند.
محققان ۷۸ مرد و زن را با یک شریک که در واقع همکار محققان بود، به کار روی وظیفهای گماشتند. در حالی که محققان تعاملات را به صورت پنهانی روی نوار ضبط میکردند، شرکا در سطوح متفاوتی از تقلید درگیر شدند. محققان در پایان تعامل شرکتکنندگان را بر آن داشتند نشان دهند چقدر از آن شرکا خوششان آمده است.
مطمئنا، زمانی که شریکشان حرکات آنها را تقلید میکرد احتمال بیشتری داشت که شرکتکنندگان بگویند شریکشان را دوست داشتند.
ترفند روانشناسی ۲: زمان بیشتری را اطراف آنها سپری کنید
طبق تاثیر صرف قرارگیری، افراد تمایل دارند چیزهایی را دوست بدارند که با آنها آشنا هستند.
علم این پدیده به دههی ۱۹۵۰ برمیگردد، زمانیکه محققان امآیتی کشف کردند دانشجویانی که در پروژههای مسکن نزدیکتر به هم زندگی میکردند نسبت به دانشجویانی که دورتر از آنها زندگی میکردند بیشتر احتمال داشت با هم دوست شوند.
دلیل این امر میتواند آن باشد که دانشجویانی که نزدیک هم زندگی میکنند میتوانند تعاملات روزانهی انفعالی بیشتری، مانند احوالپرسی با یکدیگر در اتاقی مشترک یا آشپزخانه، را با یکدیگر تجربه کنند. تحت شرایط خاصی این تعاملات میتوانند به دوستیهای کاملی تبدیل شوند.
در تحقیقی جدیدتر، روانشناسان دانشگاه پتیزبورگ از چهار زن خواستند در یک کلاس روانشناسی دانشگاهی به عنوان دانشجو ظاهر شوند. هر زن به تعداد دفعات متفاوتی در کلاس ظاهر شد. وقتی آزمایشگران عکسهایی از آن چهار زن را به دانشجویان مذکر نشان دادند، مردان به زنانی که بیشتر در کلاس دیده بودند احساس نزدیکی بیشتری میکردند – اگرچه با یکدیگر تعاملی نداشتند.
در مجموع، این یافتهها نشان میدهد وقتگذراندن صرف با آدمها میتواند باعث شود شما را بیشتر دوست داشته باشند. حتی اگر نزدیک دوستانتان زندگی نمیکنید، سعی کنید طبق روالی ثابت با آنها باشید، مانند بیرون رفتن روزانه برای صرف قهوه یا گرفتن یک کلاس با یکدیگر.
ترفند روانشناسی ۳: از آدمهای دیگر تعریف کنید
آدمها با صفاتی ارتباط برقرار میکنند که برای توصیف افراد دیگری با شخصیت خودتان به کار میبرید. این پدیده انتقال ناگهانی خصیصه نامیده میشود.
مطالعهای نشان داد که این اثر حتی زمانی اتفاق میافتاد که افراد میدانستند خصیصههای خاصی آدمهایی را که راجع بهشان حرف زده بودند توصیف نمیکرد.
بنا به گفتهی گرچن روبین، نویسندهی کتاب “پروژهی خوشبختی “، ” هر چه راجع به دیگران میگویید شیوهی نگرش دیگران راجع به شما را تحت تاثیر قرار میدهد. ”
اگر شخصی دیگر را نابغه و مهربان توصیف کنید، آدمها آنویژگیها را به شما نیز ارتباط میدهند.
بر عکس آن هم صادق است: اگر مدام پشت سر دیگران بدگویی کنید، دوستانتان ویژگیهای منفی را به شما ارتباط خواهند داد.
ترفند روانشناسی ۴: خلقوخوی خوبی داشته باشید
سرایت عاطفی چیزی را توصیف میکند که وقتی افراد به شدت تحت تاثیر خلقوخوی دیگران قرار میگیرند رخ میدهد. طبق یک مقالهی پژوهشی از دانشگاه اوهایو و دانشگاه هاوایی، آدمها میتوانند به صورت ناخودآگاه عواطف آدمهای اطرافشان را حس کنند.
اگر میخواهید کاری کنید دیگران هنگام بودن کنارشان احساس شادی کنند، تمام سعیتان را بکنید عواطف مثبت منتقل کنید. ترفند روانشناسی ۵: با دوستان آنها دوست شوید
تئوری شبکهی اجتماعی پشت این اثر بست سهگانه نام دارد، یعنی وقتی دونفر دوست مشترکی دارند بیشتر احتمال دارد با هم دوست شوند.
برای نشان دادن این اثر، دانشجویان دانشگاه بریتیش کلمبیا برنامهای طراحی کردند که افراد را به صورت تصادفی در فیسبوک با هم دوست میکند. آنها دریافتند همانطور که تعداد دوستان مشترک افراد افزایش مییافت، احتمال بیشتری داشت درخواست دوستی آنها را بپذیرند– از ۲۰٪ برای افراد بدون دوست مشترک تا نزدیک به ۸۰٪ درصد برای افراد دارای بیش از ۱۱ دوست مشترک.
ترفند روانشناسی ۶: همیشه تعریف و تملق نکنید
تئوری سود-زیان کشش بین فردی میگوید نظرات مثبت شما تاثیر بیشتری میگذارند اگر آنها را گاه و بیگاه استفاده کنید.
مطالعهای که در ۱۹۶۵ توسط محققان دانشگاه مینهسوتا انجام گرفته است نشان میدهد این تئوری در عمل چگونه کار میکند. محققان ۸۰ دانشجوی مونث را به کار به صورت دونفره روی یک وظیفه گماشتند و سپس به آن دانشجویان اجازه دادند شریکشان را در هنگام صحبت دربارهی آنها ” استراق سمع ” کنند. در واقع محققان به شرکای آنها گفته بودند که چه بگویند.
در یک سناریو، تمام نظرات مثبت بود؛ در سناریوی دوم، نظرات همه منفی بود؛ در سناریوی سوم، نظرات از مثبت به منفی میرفت؛ و در سناریوی چهارم نظرات همه از منفی به مثبت میرفت.
چنان که مشخص شد، دانشجویان زمانی شریکشان را بیشتر دوست داشتند که نظرات از مثبت به منفی میرفت. که نشان میدهد آدمها دوست دارند احساس کنند تا حدودی دل شما را بردهاند.
نتیجه: اگرچه متناقض به نظر میرسد، اما سعی کنید کم تر از دوستانتان تعریف کنید. ترفند روانشناسی ۷: گرم و شایسته باشید
روانشناس اجتماعی سوزان فیسک مدل محتوای کلیشهای را پیشنهاد کرد، تئوری آن که آدمها دیگران را براساس گرمی و مهارتشان قضاوت میکنند.
طبق این مدل، اگر بتوانید خودتان را گرم نشان دهید – یعنی غیررقابتی و دوستانه – آدمها احساس خواهند کرد میتوانند به شما اعتماد کنند. اگر شایسته به نظر برسید – برای مثال اگر موقعیت اقتصادی یا تحصیلی بالایی داشته باشید – تمایل بیشتری دارند به شما احترام بگذارند.
روانشناس هاروارد، امی کادی میگوید، به ویزه در محیطهای کسبوکاری، مهم است اول گرمی و بعد شایستگیتان را نشان دهید.
او در کتابش به نام” حضور ” میگوید: ” از منظر تکاملی، برای بقایمان ضروریتر است که بدانیم آیا یک فرد شایستهی اعتماد هست. ”
ترفند روانشناسی ۸ : گاه به گاه عیبهایتان را نشان دهید
طبق اثر زمینخوردن، پس از آنکه دچار اشتباه میشوید آدمها شما را بیشتر دوست خواهند داشت– اما فقط در صورتیکه معتقد باشند فرد شایستهای هستید. آشکار کردن آنکه بینقص نیستید، شما را برای آدمهای اطرافتان قابل ارتباطتر و آسیبپذیرتر میکند.
محقق الیوت آرونسون، زمانیکه بررسی میکرد اشتباهات ساده چگونه میتوانند جذابیت برداشت شده را تحت تاثیر قرار دهند، برای نخستین بار این پدیده را کشف کرد. او از دانشجویان مذکر دانشگاه مینهسوتا خواست به نوار ضبط شدهی افرادی در هنگام انجام یک آزمون گوش کنند.
وقتی افراد امتحان را خوب دادند اما در پایان مصاحبه قهوه را ریختند، دانشجویان آنها را دوستداشتنی تر از زمانی ردهبندی کردند که امتحان را خوب دادند اما قهوه را نریختند یا امتحان را خوب ندادند و قهوه را ریختند. ترفند روانشناسی ۹: روی ارزشهای مشترکتان تاکید کنید
Dating
طبق یک مطالعهی کلاسیک توسط تئودور نیوکامب، آدمها بیشتر جذب کسانی میشوند که شبیه خودشان هستند. این امر اثر جاذبهی شباهت نامیده میشود. در این آزمایش، نیوکامب نگرشهای نمونههایش را درمورد موضوعات بحثبرانگیز، مانند روابط جنسی و سیاست، اندازهگیری کرد و بعد آنها را با یکدیگر در خانهای متعلق به دانشگاه میشیگان تنها گذاشت. در پایان اقامتشان، زمانیکه نمونهها با همخانههایشان نگرشهای مشابهی دربارهی موضوعات اندازهگیری شده داشتند، آنها را بیشتر دوست داشتند.
اگر امیدوارید با کسی دوست شوید، سعی کنید نقطهی مشترکی بین هردویتان بیابید و بر آن تاکید کنید. ترفند روانشناسی ۱۰: گاهی آنها را لمس کنید
این امر لمس نیمهخودآگاه نامیده میشود، که وقتی شخصی را آنقدر ماهرانه لمس میکنید که به سختی متوجه میشود رخ میدهد. مثالهای معمول آن شامل ضربهی آهسته زدن به پشت یا لمس بازوی آنها است که باعث میشود نسبت به شما احساس گرمی بیشتری کنند.
لئونارد ملودینو در ” نیمهخودآگاه: چگونه ذهن ناخودآگاهتان بر رفتارتان حکمرانی میکند” مطالعهای را در فرانسه ذکر میکند که در آن مردان جوانی در گوشههای خیابانها ایستاده و با زنانی که عبور میکردند حرف میزدند. وقتی به جای آنکه کاری نکنند به آرامی دست زنانی را که مورد خطاب قرار میدادند لمس میکردند، میزان موفقیت بیشتری در شروع یک مکالمه داشتند.
در آزمایشی انجامشده توسط دانشگاه میسیسیپی و کالج رودز که تاثیرات لمس بینفردی را بر روی انعامدهی در رستوران بررسی کرد، پیشخدمتها هنگام برگرداندن باقیماندهی پول، مختصرا دست یا شانهی مشتریها را لمس کردند. آنگونه که مشخص شد، این پیشخدمتها نسبت به پیشخدمتهای دیگر که مشتریان را لمس نکرده بودند، به طرز چشمگیری انعامهای هنگفتتری دریافت کردند. ترفند روانشناسی ۱۱: لبخند بزنید
smile-getty
در یک مطالعه، حدود ۱۰۰ زن دانشجوی دورهی لیسانس به عکسهای زن دیگری در یکی از چهار حالت زیر نگاه کردند: لبخند زدن در یک وضعیت بدنی باز، لبخند زدن در یک وضعیت بدنی بسته، لبخند نزدن در یک وضعیت بدنی باز یا لبخند نزدن در یک وضعیت بدنی بسته. نتایج نشان داد وقتی زن درون عکس لبخند میزد، صرف نظر از حالت بدنیاش، بیشتر دوست داشته میشد.
امتیاز: مطالعهی دیگری نشان داد لبخند زدن هنگام ملاقات کسی برای نخستین بار، به تضمین به خاطر آوردن شما از سوی او کمک میکند. ترفند روانشناسی ۱۲: ببینید شخص مقابل دوست دارد چگونه دیده شود
مردم دوست دارند به شیوهای درک شوند که با باورهایشان دربارهی خودشان هماهنگ باشد.
این پدیده توسط تئوری خود تاییدگری توصیف میشود. همهی ما به دنبال تایید دیدگاههای خودمان هستیم، چه منفی و چه مثبت.
برای تعدادی مطالعه در دانشگاه استنفورد و دانشگاه آریزونا، از شرکتکنندگانی که دارای برداشت مثبت و منفی از خود بودند، سوال شد آیا میخواهند با افرادی تعامل داشته باشند که برداشتهای مثبتی از آنها دارند یا برداشتهای منفی.
شرکتکنندگان با نگرشهای مثبت دربارهی خود، آدمهایی را ترجیح میدادند که آنها را دست بالا گرفته بودند، در حالیکه کسانی که نگرش منفی از خود داشتند منتقدان را ترجیح میدادند. ممکن است به این خاطر باشد که آدمها دوست دارند با کسانی تعامل کنند که بازخوردی سازگار با هویت شناختهشدهی آنها ارائه میکنند.
تحقیقات دیگر نشان میدهد وقتی باورهای افراد دربارهی ما با باورهای خودمان در یک ردیف قرار دارند، رابطهی ما با آنها جریانی روانتر خواهد داشت. احتمالا به خاطر أن است که احساس میکنیم درک میشویم، که خود جزء مهمی از صمیمیت است.
مطلب مرتبط : ۷ ترفند روانشناسی برای جلب اعتماد آدمها ترفند روانشناسی ۱۳: به آنها یک راز بگویید
خودافشاگری ممکن است یکی از بهترین تکنیکهای رابطهسازی باشد.
در مطالعهای که توسط آرتور آرون در دانشگاه استونی بروک انجام شد، دانشجویان با یکدیگر جفت شدند و به آنها گفته شد باید ۴۵ دقیقه را برای شناخت بهتر یکدیگر باهم سپری کنند.
آزمایشگران تعدادی سوال در اختیار برخی از این گروههای دونفره قرار دادند که به شدت عمیق و شخصی بودند. برای مثال یکی از سوالات میانجی این بود که “در مورد رابطهی خود با مادرتان چه حسی دارید؟” و به سایر گروهها سوالاتی برای بحثهای کوتاه داده شد. برای مثال، یک سوال این بود که “تعطیلات مورد علاقهتان کدام است؟چرا؟”
در انتهای آزمایش، دانشجویانی که به طور فزایندهای سوالات شخصی پرسیده بودند نسبت به دانشجویانی که در گفتوگوهای کوتاه شرکت داشتند، بیشتر با یکدیگر احساس صمیمیت میکردند.
میتوانید این تکنیک را وقتی در حال آشنا شدن با کسی هستید، خودتان انجام دهید. برای مثال، میتوانید با پرسیدن از دفعهی قبلی که به سینما رفتند یه تدریج پی ببرید چه کسانی بیش از همه برایشان عزیز هستند. وقتی اطلاعات صمیمانهای دربارهی شخص مقابل میفهمید، احتمالا به شما احساس نزدیکی بیشتری میکند و در آینده میخواهد به شما اعتماد کند. ترفند روانشناسی ۱۴: از مردم چیزهای خوبی انتظار داشته باشید
طبق اثر پیگمالیون، آدمها به گونهای با دیگران برخورد میکنند که با انتظاراتشان از آنها مطابقت داشته باشد و از این رو باعث میشود آن شخص به گونهای رفتار کند که آن انتظارات را تایید کند.
در یکی از مقالات مجلهی هاروارد، کادی میگوید “اگر فکر میکنید یک شخص احمق است، با او به گونهای رفتار خواهید کرد که رفتارهای احمقانه را برمیانگیزاند میکند.”
از سوی دیگر، اگر انتظار دارید کسی با شما دوستانه برخورد کند، بیشتر احتمال دارد با شما به شیوهای دوستانه رفتار کند. ترفند روانشناسی ۱۵: جوری رفتار کنید که گویی دوستشان دارید
روانشناسان مدتی است پدیدهای را شناختهاند که “دوسویگی دوست داشتن” نامیده میشود: وقتی فکر میکنیم شخصی دوستمان دارد ما نیز تمایل داریم او را دوست بداریم.
برای مثال، در یک مطالعه به شرکتکنندگان گفته شد احتمالا اعضای خاصی در یک بحث گروهی آنها را دوست دارند. این اعضای گروه توسط آزمایشگر به صورت تصادفی انتخاب شده بودند.
پس از بحث، شرکتکنندگان نشان دادند افرادی که بیش از همه دوست داشتند همان کسانی بودند که تصور کرده بودند دوستشان دارند. ترفند روانشناسی ۱۶: حس شوخطبعیتان را نشان دهید
تحقیقی توسط دانشگاه ایالت ایلینویز و دانشگاه ایالت کالیفرنیا در لسآنجلس دریافت، صرف نظر از آنکه آدمها به دوست ایدهآل یا شریک احساسیشان بیندیشند، داشتن حس شوخطبعی واقعا اهمیت دارد.
در همین حال، نداشتن حس شوخطبعی به ویزه در دفتر کار میتواند نتیجهی عکس بدهد. مطالعهی ۱۴۰ کارگر چینی بین سنین ۲۶ و ۳۵ سال نشان داد اگر افراد “اخلاقمدار” باشند در میان همکارانشان کمتر محبوب و دوست داشتنی هستند.
اخلاقمداری یعنی ارزش بالایی برای نشان دادن همدلی، انصاف و سایر ویژگیهای اخلاقی قائل باشند. محققان گفتند دلیل این امر آن بوده است که افراد اخلاقمدار از سوی همکارانشان جدیتر به نظر میرسیدند. ترفند روانشناسی ۱۷: بگذارید از خودشان بگویند
محققان هاروارد اخیرا کشف کردهاند که حرف زدن دربارهی خودتان میتواند، مانند غذا، پول، و رابطهی جنسی به طور ذاتی مفید باشد.
محققان طی مطالعهای، شرکتکنندگان را بر آن داشتند که در یک دستگاه افامآرآی بنشینند و به سوالاتی دربارهی خودشان یا شخص دیگری پاسخ دهند. از شرکتکنندگان خواسته شده بود یک دوست یا یکی از اعضای خانوادهشان را با خود به آزمایش ببرد، که بیرون از دستگاه افامآرآی نشسته بود. در برخی موارد، به شرکتکنندگان گفته شده بود که پاسخهای آنها با دوست یا خانودهشان در میان گذاشته خواهد؛ در سایر موارد پاسخهایشان محرمانه حفظ میشد.
نتایج نشان داد که نواحی مغزی مرتبط با انگیزه و پاداش زمانی بیشترین فعالیت را داشتند که شرکتکنندگان اطلاعات را به صورت عمومی به اشتراک میگذاشتند – همینطور زمانیکه درمورد خودشان صحبت میکردند، حتی اگر هیچ کسی در حال گوش کردن نبود.
به عبارت دیگر وقتی به جای وراجی کردن دربارهی زندگیتان اجازه دهید شخصی یک یا دو ماجرا از زندگیاش را با شما شریک شود، خاطرههای مثبتتری از تعامل با شما به جا میگذارد.