یشتردوستیها آنقدر طبیعی ایجاد میشوند که نمیفهمید کی و چگونه شروع شدند. با این حال، گاهی میخواهید با شخص جدیدی طرح دوستی بریزید یا برای رفقای کنونیتان دوست بهتری باشید. برای آنکه به شما از این نظر کمک کنیم، تحقیقات روانشناسی را گشتیم تا راهبردهایی علمی بیابیم مردم را به دوست داشتنتان وادارید. ادامه مطلب را بخوانید تا دریابید چگونه با سرعت بیشتری رابطهی بهتری ایجاد کنید.
این به روزرسانی مقالهای است که نسخهی اولیهی آن توسط مگی ژانگ نوشته شده است. در ادامه با ۱۷ ترفند روانشناسی آشنا خواهید شد که با استفاده از آن های می توانید فورا دیگران را به خودتان علاقه مند کنید. ترفند روانشناسی ۱: از آنها تقلید کنید
این ترفند روانشناسی راهبرد منعکس کردن نامیده میشود، و شامل تقلید ماهرانهی رفتار شخص دیگر است. هنگام صحبت کردن با یک نفر سعی کنید زبان بدن، ژستها، و حالات چهرهی او را تقلید کنید.
در ۱۹۹۹ محققان دانشگاه نیویورک، اثر ” آفتابپرست ” را ثبت کردند که وقتی رخ میدهد که آدمها به صورت ناخودآگاه رفتار یکدیگر را تقلید میکنند، و این تقلید دوست داشتن را تسهیل میکند.
محققان ۷۸ مرد و زن را با یک شریک که در واقع همکار محققان بود، به کار روی وظیفهای گماشتند. در حالی که محققان تعاملات را به صورت پنهانی روی نوار ضبط میکردند، شرکا در سطوح متفاوتی از تقلید درگیر شدند. محققان در پایان تعامل شرکتکنندگان را بر آن داشتند نشان دهند چقدر از آن شرکا خوششان آمده است.
مطمئنا، زمانی که شریکشان حرکات آنها را تقلید میکرد احتمال بیشتری داشت که شرکتکنندگان بگویند شریکشان را دوست داشتند.
ترفند روانشناسی ۲: زمان بیشتری را اطراف آنها سپری کنید
طبق تاثیر صرف قرارگیری، افراد تمایل دارند چیزهایی را دوست بدارند که با آنها آشنا هستند.
علم این پدیده به دههی ۱۹۵۰ برمیگردد، زمانیکه محققان امآیتی کشف کردند دانشجویانی که در پروژههای مسکن نزدیکتر به هم زندگی میکردند نسبت به دانشجویانی که دورتر از آنها زندگی میکردند بیشتر احتمال داشت با هم دوست شوند.
دلیل این امر میتواند آن باشد که دانشجویانی که نزدیک هم زندگی میکنند میتوانند تعاملات روزانهی انفعالی بیشتری، مانند احوالپرسی با یکدیگر در اتاقی مشترک یا آشپزخانه، را با یکدیگر تجربه کنند. تحت شرایط خاصی این تعاملات میتوانند به دوستیهای کاملی تبدیل شوند.
در تحقیقی جدیدتر، روانشناسان دانشگاه پتیزبورگ از چهار زن خواستند در یک کلاس روانشناسی دانشگاهی به عنوان دانشجو ظاهر شوند. هر زن به تعداد دفعات متفاوتی در کلاس ظاهر شد. وقتی آزمایشگران عکسهایی از آن چهار زن را به دانشجویان مذکر نشان دادند، مردان به زنانی که بیشتر در کلاس دیده بودند احساس نزدیکی بیشتری میکردند – اگرچه با یکدیگر تعاملی نداشتند.
در مجموع، این یافتهها نشان میدهد وقتگذراندن صرف با آدمها میتواند باعث شود شما را بیشتر دوست داشته باشند. حتی اگر نزدیک دوستانتان زندگی نمیکنید، سعی کنید طبق روالی ثابت با آنها باشید، مانند بیرون رفتن روزانه برای صرف قهوه یا گرفتن یک کلاس با یکدیگر.
ترفند روانشناسی ۳: از آدمهای دیگر تعریف کنید
آدمها با صفاتی ارتباط برقرار میکنند که برای توصیف افراد دیگری با شخصیت خودتان به کار میبرید. این پدیده انتقال ناگهانی خصیصه نامیده میشود.
مطالعهای نشان داد که این اثر حتی زمانی اتفاق میافتاد که افراد میدانستند خصیصههای خاصی آدمهایی را که راجع بهشان حرف زده بودند توصیف نمیکرد.
بنا به گفتهی گرچن روبین، نویسندهی کتاب “پروژهی خوشبختی “، ” هر چه راجع به دیگران میگویید شیوهی نگرش دیگران راجع به شما را تحت تاثیر قرار میدهد. ”
اگر شخصی دیگر را نابغه و مهربان توصیف کنید، آدمها آنویژگیها را به شما نیز ارتباط میدهند.
بر عکس آن هم صادق است: اگر مدام پشت سر دیگران بدگویی کنید، دوستانتان ویژگیهای منفی را به شما ارتباط خواهند داد.
ترفند روانشناسی ۴: خلقوخوی خوبی داشته باشید
سرایت عاطفی چیزی را توصیف میکند که وقتی افراد به شدت تحت تاثیر خلقوخوی دیگران قرار میگیرند رخ میدهد. طبق یک مقالهی پژوهشی از دانشگاه اوهایو و دانشگاه هاوایی، آدمها میتوانند به صورت ناخودآگاه عواطف آدمهای اطرافشان را حس کنند.
اگر میخواهید کاری کنید دیگران هنگام بودن کنارشان احساس شادی کنند، تمام سعیتان را بکنید عواطف مثبت منتقل کنید. ترفند روانشناسی ۵: با دوستان آنها دوست شوید
تئوری شبکهی اجتماعی پشت این اثر بست سهگانه نام دارد، یعنی وقتی دونفر دوست مشترکی دارند بیشتر احتمال دارد با هم دوست شوند.
برای نشان دادن این اثر، دانشجویان دانشگاه بریتیش کلمبیا برنامهای طراحی کردند که افراد را به صورت تصادفی در فیسبوک با هم دوست میکند. آنها دریافتند همانطور که تعداد دوستان مشترک افراد افزایش مییافت، احتمال بیشتری داشت درخواست دوستی آنها را بپذیرند– از ۲۰٪ برای افراد بدون دوست مشترک تا نزدیک به ۸۰٪ درصد برای افراد دارای بیش از ۱۱ دوست مشترک.
ترفند روانشناسی ۶: همیشه تعریف و تملق نکنید
تئوری سود-زیان کشش بین فردی میگوید نظرات مثبت شما تاثیر بیشتری میگذارند اگر آنها را گاه و بیگاه استفاده کنید.
مطالعهای که در ۱۹۶۵ توسط محققان دانشگاه مینهسوتا انجام گرفته است نشان میدهد این تئوری در عمل چگونه کار میکند. محققان ۸۰ دانشجوی مونث را به کار به صورت دونفره روی یک وظیفه گماشتند و سپس به آن دانشجویان اجازه دادند شریکشان را در هنگام صحبت دربارهی آنها ” استراق سمع ” کنند. در واقع محققان به شرکای آنها گفته بودند که چه بگویند.
در یک سناریو، تمام نظرات مثبت بود؛ در سناریوی دوم، نظرات همه منفی بود؛ در سناریوی سوم، نظرات از مثبت به منفی میرفت؛ و در سناریوی چهارم نظرات همه از منفی به مثبت میرفت.
چنان که مشخص شد، دانشجویان زمانی شریکشان را بیشتر دوست داشتند که نظرات از مثبت به منفی میرفت. که نشان میدهد آدمها دوست دارند احساس کنند تا حدودی دل شما را بردهاند.
نتیجه: اگرچه متناقض به نظر میرسد، اما سعی کنید کم تر از دوستانتان تعریف کنید. ترفند روانشناسی ۷: گرم و شایسته باشید
روانشناس اجتماعی سوزان فیسک مدل محتوای کلیشهای را پیشنهاد کرد، تئوری آن که آدمها دیگران را براساس گرمی و مهارتشان قضاوت میکنند.
طبق این مدل، اگر بتوانید خودتان را گرم نشان دهید – یعنی غیررقابتی و دوستانه – آدمها احساس خواهند کرد میتوانند به شما اعتماد کنند. اگر شایسته به نظر برسید – برای مثال اگر موقعیت اقتصادی یا تحصیلی بالایی داشته باشید – تمایل بیشتری دارند به شما احترام بگذارند.
روانشناس هاروارد، امی کادی میگوید، به ویزه در محیطهای کسبوکاری، مهم است اول گرمی و بعد شایستگیتان را نشان دهید.
او در کتابش به نام” حضور ” میگوید: ” از منظر تکاملی، برای بقایمان ضروریتر است که بدانیم آیا یک فرد شایستهی اعتماد هست. ”
ترفند روانشناسی ۸ : گاه به گاه عیبهایتان را نشان دهید
طبق اثر زمینخوردن، پس از آنکه دچار اشتباه میشوید آدمها شما را بیشتر دوست خواهند داشت– اما فقط در صورتیکه معتقد باشند فرد شایستهای هستید. آشکار کردن آنکه بینقص نیستید، شما را برای آدمهای اطرافتان قابل ارتباطتر و آسیبپذیرتر میکند.
محقق الیوت آرونسون، زمانیکه بررسی میکرد اشتباهات ساده چگونه میتوانند جذابیت برداشت شده را تحت تاثیر قرار دهند، برای نخستین بار این پدیده را کشف کرد. او از دانشجویان مذکر دانشگاه مینهسوتا خواست به نوار ضبط شدهی افرادی در هنگام انجام یک آزمون گوش کنند.
وقتی افراد امتحان را خوب دادند اما در پایان مصاحبه قهوه را ریختند، دانشجویان آنها را دوستداشتنی تر از زمانی ردهبندی کردند که امتحان را خوب دادند اما قهوه را نریختند یا امتحان را خوب ندادند و قهوه را ریختند. ترفند روانشناسی ۹: روی ارزشهای مشترکتان تاکید کنید
Dating
طبق یک مطالعهی کلاسیک توسط تئودور نیوکامب، آدمها بیشتر جذب کسانی میشوند که شبیه خودشان هستند. این امر اثر جاذبهی شباهت نامیده میشود. در این آزمایش، نیوکامب نگرشهای نمونههایش را درمورد موضوعات بحثبرانگیز، مانند روابط جنسی و سیاست، اندازهگیری کرد و بعد آنها را با یکدیگر در خانهای متعلق به دانشگاه میشیگان تنها گذاشت. در پایان اقامتشان، زمانیکه نمونهها با همخانههایشان نگرشهای مشابهی دربارهی موضوعات اندازهگیری شده داشتند، آنها را بیشتر دوست داشتند.
اگر امیدوارید با کسی دوست شوید، سعی کنید نقطهی مشترکی بین هردویتان بیابید و بر آن تاکید کنید. ترفند روانشناسی ۱۰: گاهی آنها را لمس کنید
این امر لمس نیمهخودآگاه نامیده میشود، که وقتی شخصی را آنقدر ماهرانه لمس میکنید که به سختی متوجه میشود رخ میدهد. مثالهای معمول آن شامل ضربهی آهسته زدن به پشت یا لمس بازوی آنها است که باعث میشود نسبت به شما احساس گرمی بیشتری کنند.
لئونارد ملودینو در ” نیمهخودآگاه: چگونه ذهن ناخودآگاهتان بر رفتارتان حکمرانی میکند” مطالعهای را در فرانسه ذکر میکند که در آن مردان جوانی در گوشههای خیابانها ایستاده و با زنانی که عبور میکردند حرف میزدند. وقتی به جای آنکه کاری نکنند به آرامی دست زنانی را که مورد خطاب قرار میدادند لمس میکردند، میزان موفقیت بیشتری در شروع یک مکالمه داشتند.
در آزمایشی انجامشده توسط دانشگاه میسیسیپی و کالج رودز که تاثیرات لمس بینفردی را بر روی انعامدهی در رستوران بررسی کرد، پیشخدمتها هنگام برگرداندن باقیماندهی پول، مختصرا دست یا شانهی مشتریها را لمس کردند. آنگونه که مشخص شد، این پیشخدمتها نسبت به پیشخدمتهای دیگر که مشتریان را لمس نکرده بودند، به طرز چشمگیری انعامهای هنگفتتری دریافت کردند. ترفند روانشناسی ۱۱: لبخند بزنید
smile-getty
در یک مطالعه، حدود ۱۰۰ زن دانشجوی دورهی لیسانس به عکسهای زن دیگری در یکی از چهار حالت زیر نگاه کردند: لبخند زدن در یک وضعیت بدنی باز، لبخند زدن در یک وضعیت بدنی بسته، لبخند نزدن در یک وضعیت بدنی باز یا لبخند نزدن در یک وضعیت بدنی بسته. نتایج نشان داد وقتی زن درون عکس لبخند میزد، صرف نظر از حالت بدنیاش، بیشتر دوست داشته میشد.
امتیاز: مطالعهی دیگری نشان داد لبخند زدن هنگام ملاقات کسی برای نخستین بار، به تضمین به خاطر آوردن شما از سوی او کمک میکند. ترفند روانشناسی ۱۲: ببینید شخص مقابل دوست دارد چگونه دیده شود
مردم دوست دارند به شیوهای درک شوند که با باورهایشان دربارهی خودشان هماهنگ باشد.
این پدیده توسط تئوری خود تاییدگری توصیف میشود. همهی ما به دنبال تایید دیدگاههای خودمان هستیم، چه منفی و چه مثبت.
برای تعدادی مطالعه در دانشگاه استنفورد و دانشگاه آریزونا، از شرکتکنندگانی که دارای برداشت مثبت و منفی از خود بودند، سوال شد آیا میخواهند با افرادی تعامل داشته باشند که برداشتهای مثبتی از آنها دارند یا برداشتهای منفی.
شرکتکنندگان با نگرشهای مثبت دربارهی خود، آدمهایی را ترجیح میدادند که آنها را دست بالا گرفته بودند، در حالیکه کسانی که نگرش منفی از خود داشتند منتقدان را ترجیح میدادند. ممکن است به این خاطر باشد که آدمها دوست دارند با کسانی تعامل کنند که بازخوردی سازگار با هویت شناختهشدهی آنها ارائه میکنند.
تحقیقات دیگر نشان میدهد وقتی باورهای افراد دربارهی ما با باورهای خودمان در یک ردیف قرار دارند، رابطهی ما با آنها جریانی روانتر خواهد داشت. احتمالا به خاطر أن است که احساس میکنیم درک میشویم، که خود جزء مهمی از صمیمیت است.
مطلب مرتبط : ۷ ترفند روانشناسی برای جلب اعتماد آدمها ترفند روانشناسی ۱۳: به آنها یک راز بگویید
خودافشاگری ممکن است یکی از بهترین تکنیکهای رابطهسازی باشد.
در مطالعهای که توسط آرتور آرون در دانشگاه استونی بروک انجام شد، دانشجویان با یکدیگر جفت شدند و به آنها گفته شد باید ۴۵ دقیقه را برای شناخت بهتر یکدیگر باهم سپری کنند.
آزمایشگران تعدادی سوال در اختیار برخی از این گروههای دونفره قرار دادند که به شدت عمیق و شخصی بودند. برای مثال یکی از سوالات میانجی این بود که “در مورد رابطهی خود با مادرتان چه حسی دارید؟” و به سایر گروهها سوالاتی برای بحثهای کوتاه داده شد. برای مثال، یک سوال این بود که “تعطیلات مورد علاقهتان کدام است؟چرا؟”
در انتهای آزمایش، دانشجویانی که به طور فزایندهای سوالات شخصی پرسیده بودند نسبت به دانشجویانی که در گفتوگوهای کوتاه شرکت داشتند، بیشتر با یکدیگر احساس صمیمیت میکردند.
میتوانید این تکنیک را وقتی در حال آشنا شدن با کسی هستید، خودتان انجام دهید. برای مثال، میتوانید با پرسیدن از دفعهی قبلی که به سینما رفتند یه تدریج پی ببرید چه کسانی بیش از همه برایشان عزیز هستند. وقتی اطلاعات صمیمانهای دربارهی شخص مقابل میفهمید، احتمالا به شما احساس نزدیکی بیشتری میکند و در آینده میخواهد به شما اعتماد کند. ترفند روانشناسی ۱۴: از مردم چیزهای خوبی انتظار داشته باشید
طبق اثر پیگمالیون، آدمها به گونهای با دیگران برخورد میکنند که با انتظاراتشان از آنها مطابقت داشته باشد و از این رو باعث میشود آن شخص به گونهای رفتار کند که آن انتظارات را تایید کند.
در یکی از مقالات مجلهی هاروارد، کادی میگوید “اگر فکر میکنید یک شخص احمق است، با او به گونهای رفتار خواهید کرد که رفتارهای احمقانه را برمیانگیزاند میکند.”
از سوی دیگر، اگر انتظار دارید کسی با شما دوستانه برخورد کند، بیشتر احتمال دارد با شما به شیوهای دوستانه رفتار کند. ترفند روانشناسی ۱۵: جوری رفتار کنید که گویی دوستشان دارید
روانشناسان مدتی است پدیدهای را شناختهاند که “دوسویگی دوست داشتن” نامیده میشود: وقتی فکر میکنیم شخصی دوستمان دارد ما نیز تمایل داریم او را دوست بداریم.
برای مثال، در یک مطالعه به شرکتکنندگان گفته شد احتمالا اعضای خاصی در یک بحث گروهی آنها را دوست دارند. این اعضای گروه توسط آزمایشگر به صورت تصادفی انتخاب شده بودند.
پس از بحث، شرکتکنندگان نشان دادند افرادی که بیش از همه دوست داشتند همان کسانی بودند که تصور کرده بودند دوستشان دارند. ترفند روانشناسی ۱۶: حس شوخطبعیتان را نشان دهید
تحقیقی توسط دانشگاه ایالت ایلینویز و دانشگاه ایالت کالیفرنیا در لسآنجلس دریافت، صرف نظر از آنکه آدمها به دوست ایدهآل یا شریک احساسیشان بیندیشند، داشتن حس شوخطبعی واقعا اهمیت دارد.
در همین حال، نداشتن حس شوخطبعی به ویزه در دفتر کار میتواند نتیجهی عکس بدهد. مطالعهی ۱۴۰ کارگر چینی بین سنین ۲۶ و ۳۵ سال نشان داد اگر افراد “اخلاقمدار” باشند در میان همکارانشان کمتر محبوب و دوست داشتنی هستند.
اخلاقمداری یعنی ارزش بالایی برای نشان دادن همدلی، انصاف و سایر ویژگیهای اخلاقی قائل باشند. محققان گفتند دلیل این امر آن بوده است که افراد اخلاقمدار از سوی همکارانشان جدیتر به نظر میرسیدند. ترفند روانشناسی ۱۷: بگذارید از خودشان بگویند
محققان هاروارد اخیرا کشف کردهاند که حرف زدن دربارهی خودتان میتواند، مانند غذا، پول، و رابطهی جنسی به طور ذاتی مفید باشد.
محققان طی مطالعهای، شرکتکنندگان را بر آن داشتند که در یک دستگاه افامآرآی بنشینند و به سوالاتی دربارهی خودشان یا شخص دیگری پاسخ دهند. از شرکتکنندگان خواسته شده بود یک دوست یا یکی از اعضای خانوادهشان را با خود به آزمایش ببرد، که بیرون از دستگاه افامآرآی نشسته بود. در برخی موارد، به شرکتکنندگان گفته شده بود که پاسخهای آنها با دوست یا خانودهشان در میان گذاشته خواهد؛ در سایر موارد پاسخهایشان محرمانه حفظ میشد.
نتایج نشان داد که نواحی مغزی مرتبط با انگیزه و پاداش زمانی بیشترین فعالیت را داشتند که شرکتکنندگان اطلاعات را به صورت عمومی به اشتراک میگذاشتند – همینطور زمانیکه درمورد خودشان صحبت میکردند، حتی اگر هیچ کسی در حال گوش کردن نبود.
به عبارت دیگر وقتی به جای وراجی کردن دربارهی زندگیتان اجازه دهید شخصی یک یا دو ماجرا از زندگیاش را با شما شریک شود، خاطرههای مثبتتری از تعامل با شما به جا میگذارد.
مد در اصل کلمهای فرانسوی است که البته در انگلیسی هم کاربرد دارد. ریشه اصلی آن به لاتین و شاید قبل از لاتین به رم باستان برمیگردد که از مدگرفته شده است. در ترجمهی مدمیگویند آن چیزی که در جریان و رایج است یا میگویند چیزی که تعلق به روز دارد و جدید است واژه مد در لغتبه معنای سلیقه، اسلوب، روش و شیوه و… به کار میرود و در اصطلاح، عبارت است از روش و طریقهای موقتی که براساس ذوق و سلیقه افراد یک جامعه و سبک زندگی از جمله شکل لباس پوشیدن، نوع آداب پذیرایی و معاشرت و تزیین و معماری خانه و… را تنظیم مینماید. 2
بنابراین، میتوان گفت: مد به تغییر سلیقه ناگهانی و مکرر همه یا بعضی از افراد یک جامعه اطلاق میشود و منجر به گرایش به انجام رفتاری خاص یا مصرف کالای به خصوصی یا در پیش گرفتن سبکی خاص در زندگی میشود.
در بستر زبان فارسی واژه مد معنایی منفی یافته و اگر الگویی رفتاری در میان مردم رواج یابد، از اصطلاح «رسم شدن" یا "باب شدن"استفاده می شود. نگاه متولیان فرهنگی نیز به جز این چند سال اخیر در خصوص مد یکسره منفی بوده است. با این حال مد راهی است برای شکستن قالب های فرهنگی که گاهی به گسترش و توسعه ی آن کمک شایانی می کند. به زعم بری ریچاردز3 در کتاب روانکاوی فرهنگ عامه، مد پدیده ای است که مانند همه پدیده ها ، هم نکات مثبت دارد و هم نکات منفی! اما نکته حائز اهمیت نوع رابطه ای است که با ارزش های جامعه دارد. اگر پدیده ای رایج خلاف ویژگی های فرهنگی جامعه باشد مد شدن ناهنجاری و اگر با آن در تعامل باشد "هنجار" تلقی خواهد شد.
از منظر روان شناسی، گسترش مد ،مد ریشه در یکی از نیازهای آدمی دارد این نیاز »میل به تثبیت« نامیده می شود. ساده ترین جلوه ی این نیاز، تمایلی است که همه ما در به نمایش گذاشتن و خودنمایی بروز می دهیم. میل به تثبیت در واقع با تلاش فرد برای اثبات »فردیت« و شخصیتش همراه است. او برای نیل به مقصود در مرحله نخست سعی می کند الگویی برای خود بیابد. این الگو در وهله اول پدر ، مادر یا برادر و خواهر بزرگتر هستند. اما به مرور این الگوها در جامعه کمرنگ می شوند و او تلاش می کند الگویی برجسته تر برای خود بیابد. این الگو باید الگویی عمومی تر باشد. انتخاب الگویی عمومی از سوی افراد و تلاش برای شبیه سازی ظاهری به این الگو در واقع عامل پیدایش و رواج پدیده مد است
پذیرش مد در یک جامعه مراحل مختلفی دارد. وقتی علاقه به مدی خاص در جامعه به وجود می آید، عده ای به آن روی می آورند، بعد از مدتی این شیوه تبدیل به عادتی رایج و تدریجا - در صورتی که همگانی شود- بخشی از فرهنگ جامعه می شود. نکته ای که اینجا لازم است به آن اشاره شود اینست که مد، صرفا مربوط به موضوعاتی از قبیل پوشش، مدل مو و آرایش افراد نیست. و صرفا به صورتی مقلدانه گسترش یابد، مد می نامیم. در جامعه ما مد بیشتر خود را در موضوعی نشان می دهد که اصطلاحا به آن چشم و هم چشمی می گوئیم. موضوعاتی از قبیل رفتن به کلاس شنا و برنامه هفتگی استخر در یک دهه قبل نوعی مدگرایی محسوب می شد. امروزه هم مواردی از قبیل استفاده زیاد از لغات خارجی در سخن، کلاس های یوگا و هیپنوتیزم، خرید کتاب های روانشناسی، تمرینات بدن سازی، غذاخوردن در رستورانی خاص و سفر به کشور ... ممکن است تبدیل به نوعی مد روز شده باشد. یامثلا کشتن بوفالو برای سفیدپوستان جنبه ی سرگرمی داشت و هرروز به تعداد شکارچیان بوفالو افزوده می شد در حالی که شکارگاه از لاشه بوفالوها پر می شد؛ برای سرخپوستان که احترامی ویژه برای بوفالو قائل بودند، این کشتار قابل فهم نبود!»مثلا در تهران موقعی بود وفا داری زن و مرد بهم خیلی مد بود که اینکه زن به شوهرش یا پسر به دختری خیلی وفا دار بماند مد روز بود یا در دهه دیگری اینکه هرکس بتواند سردیگری رادر عالم رفاقت کلاه بگذارد یعنی استفاده بیشتری بکند مد بود در فرانسه مدبودکه مردها علاوه بر زن و بچه خودشان یک فاسقه هم داشتند اگر مردی فاسقه نداشت یک عیب برایش محسوب می شد یا داستان کچل شدن مردها جدای از بیماری تراخم بر میگردد مدهای کلاه های فرانسویی که بر سرمی گذاشتند وچون هوا به موی سر مردها نمی رسید باعث کچی وکم پشتی وریزش موی سر آنها شد
مد در ایران در حال حاضر بین مردم خصوص بین جوانان طرفداران زیادی دارد اما این چیزی که در کوچه و خیابان دیده میشود به هیچ عنوان نمیتوان آن را مد نامید
اگردر حالی که لباسی رسمی پوشیده اید، سوار بر ماشین زمان شوید و به حدود دویست سال قبل برگردید و چند دقیقه ای در مرکز شهر قدم بزنید، قطعا متوجه نگاه سنگین مردم می شوید! در مرحله اول این به خاطر طرز لباس پوشیدن شما است! از نظر مردم آن دوره، شما فردی متجدد و غربزده محسوب می شوید؛ فردی که به معیارها و ارزش های جامعه اش بی توجه بوده و به جای پوشیدن لباس سنتی سرزمینش، تن به پوشیدن کت و شلوار غربی داده است! احتمالا به زعم آنها، چند سالی طول نخواهد کشید که متوجه اشتباه خود بشوید و وقتی که کت و شلوار از مد افتاد، دوباره به همان کلاه و لباس سنتی خود رجوع کنید.باید از این که ماشین زمان می تواند شما را دوباره به لحظه ی اکنون برگرداند خوشحال باشید. ! هیچ چیز به زیبایی زیستن در اکنون نیست و واژه »مد روز «در واقع تلاشی است برای به روز کردن شیوه های زیستن! توجه به مد، گاهی به عنوان تلاشی برای سازگار شدن با محیط اطراف، برقراری ارتباط و تجلی احساسات شخصی تلقی می شود.
جامعه یعنی :مجموعهای از افراد انسانی که با نظامات و سنن و آداب و قوانین خاص به یکدیگر پیوند خورده و زندگی دسته جمعی دارند ، جامعه را تشکیل میدهند.
زندگی دسته جمعی این نیست که گروهی از انسانها در کنار یکدیگر و در یک منطقه زیست کنند و از یک آب و هوا و یک نوع مواد غذایی استفاده نمایند . درختان یک باغ نیز در کنار یکدیگر زیست میکنند و از یک آب و هوا و یک نوع مواد غذایی استفاده مینمایند ،همچنانکه آهوان یک گله نیز با هم میچرند و با هم میخرامند و با هم نقل مکان میکنند . اما نه درختان و نه آهوان هیچ کدام زندگی اجتماعی ندارند و جامعه تشکیل نمیدهند .
زندگی انسان که اجتماعی است به معنی این است که ( ماهیت جتماعی)دارد : از طرفی نیازها ، بهرهها و برخورداریها ، کارها و تعالیتها ماهیت اجتماعی دارد و جز با تقسیم کارها و تقسیم بهرهها و تقسیم رفع نیازمندیها در داخل یک سلسله سنن و نظامات میسر نیست ، از طرف دیگر نوعی اندیشهها ، ایدهها ، خلق و خویها بر عموم حکومت میکند که به آنها وحدت و یگانگی میبخشد ، و به تعبیر دیگر ، جامعه عبارت است از مجموعهای از انسانها که در جبر یک سلسله نیازها و تحت نفوذ یک سلسله عقیدهها و ایدهها و آرمانها در یکدیگر ادغام شده و در یک زندگی مشترک غوطهورند .
نیازهای مشترک اجتماعی و روابط ویژه زندگی انسانی ، انسانها را آنچنان به یکدیگر پیوند میزند و زندگی را آنچنان وحدت میبخشد که افراد را در حکم مسافرانی قرار میدهد که در یک اتومبیل و یا یک هواپیما یا یک کشتی سوارند و به سوی مقصدی در حرکتاند و همه با هم به منزل میرسند و یا همه با هم از رفتن میمانند و همه با هم دچار خطر میگردند و سرنوشت یگانهای پیدا میکنند .
چه زیبا مثلی آورد رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم آنجا که فلسفه امر به معروف و نهی از منکر را بیان میکرد :
" گروهی از مردم در یک کشتی سوار شدند و کشتی سینه دریا را میشکافت و میرفت . هر یک از مسافران در جایگاه مخصوص خود نشسته بود . یکی از مسافران به عذر اینکه اینجا که نشستهام جایگاه خودم است و تنها به خودم تعلق دارد ، با وسیلهای که در اختیار داشت به سوراخ کردن همان نقطه پرداخت . اگر سایر مسافران همانجا دست او را گرفته و مانع میشدند ، غرق نمیشدند و مانع غرق شدن آن بیچاره نیز میشدند " .